من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
خیلی سعی کردم که چیز دیگهای به عنوان آخرین پست سال ۹۳ غیر از نامه کذا داشته باشم ولی تبعات خونهتکونی فراتر از اونیه که بشه تصور کرد. اما حدیث داریم: آدمی باید همیشه چیزی در چنته داشته باشد! بنابراین این چند خط زیر رو که نمیدونم کِی نوشتم همینجا پیست میکنم و همینطور بیربط پرونده پستای ۹۳ رو میبندم تا دوباره به خودم ثابت کرده باشم همیشه که نباید با ربط باشه :| این حرف زدن هم از آن مقولههاست که علاوه بر اینکه دیگر مثل گذشته کلمهای فلانقدر نمیارزد؛ دست آدم را در مواقع حساس طوری در حنا میگذارد که تو گویی جای دیگری برای گذاشتن نیست! نمیدانم چه نوع مرض بی دین و ایمانی است که وقتی با کسانی معاشرت داری که حساس به کلمات انگلیسیاند یا منتظر آتو که غربزدهات کنند، هر چه لغت انگلیسی از بدو تولد یاد گرفتهای توی ذهنت وول میخورد! در دقایقی که چشمت مدام به این طرف و آن طرف میچرخد زور میزنی که معادل اگزجوریت را به فارسی پیدا کنی و بعد از این دقایق خجالتآور وزن کلمه را از چاه ذهنت بیرون میکشی و شروع میکنی: اخراج... اخماق... و در نهایت که مخت کم میآورد خبط کرده و همان اگزجوریت را پرت میکنی بیرون و نفس عمیق میکشی... حالا نوبت نفس در سینه حبس شدن جمع است؛ اما من که میدانم چه شده مختارانه دیگر چیزی نمیشنوم! این مرض از این هم بدتر است! همین کلمات اگر پیش کسی باشی که باید تریپ زبان برایشان برداری از ۱۰۰ کیلومتری ذهنت رد نمیشوند. تازه! کاش فقط همین بود! اینطور وقتهاست که به واسطهی همین مرض، کارگاه را گعده، آپارتمان را کاشانه، آکواریوم را آبزیدان و حتی فلاشتانک را آبشویهی فرنگی میگویی در حالیکه خودت هم مطمئن نیستی منظورت همین بود یا نه! -- پینوشت ۱: اگه قول بدین اینو با ربط ندونین سال نوی خوبی برا همه آرزو میکنم وگرنه که هیچی :| پینوشت ۲: @س. س. تارسکی: میخوام ببینم امسال با پارسال چقد توفیر داری ببینم چطور نظر میذاری دیگه... الان همه نگاها به توئه در جریانی که؟ :پی
نظرات شما عزیزان:
چشم ها خیره به من
خيالت راحت
پاسخ: :)))))) آخیششششش... خیالمو راحت کردی! دسسسست درد نکنه!
بجای
کراوات: دراز آویز زینتی
icon آیکان: نقشک
avatar آواتار: چهرک
control کنترل: واپایش و کنترلر: واپایشگر
سمعک: شنیدافزار
سیستماتیک: سامان مند
پاورپوینت: پرده نگار
سوییت: سراچه
پایلوت: آزمونه یی
نه خدایی ش خسته نباشند دست اندرکاران
قلب ها غرق دعا
بر لب خوانندگان
هی سیلویا،سیلویا،سیلویا
:/
من رو به چالش میکشی؟من رو با خودم وارد رقابت میکنی؟فک میکنی من ازون بیدام که بلرزم؟بندری یا عربی؟دهه فاطمیه است خجالت نمیکشی تو؟شوخی شوخی با مسئول اردوهای مذهبی هم شوخی؟
ضمنا حکما جنابعالی ازون قسم معادل سازهایی هستی که اتوبوس رو میگن وسله حمل و نقل دسته جمعی بعد مجسم کن دنبال اتوبوس بدوی :| من دیگه صویتی ندارم.
یو دیزرو دث :|
پاسخ: دیگه ازت ناامید شدم... تو درست نمیشی. برو که دیگه دوره تو برام سر اومد... مرا عشق دیگر اومد... :|